محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ مهمترین محصول نمایشی تلویزیون برای محرم ۱۴۰۲ که یکی از معدود تلاشهای رسانه ملی در این حوزه پس از مجموعه موفق «مختارنامه» نیز محسوب میشود، سریالی است که توسط سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده است و پخش آن از شبکه سوم سیما ادامه دارد. این مجموعه که تهیه کنندگی آن بر عهده سعید سعدی، تهیه کننده باسابقه و کاربلد سینما و تلویزیون ایران، است، به روایت یک ماجرای عاشقانه در سال ۶۱ هجری میپردازد و قصه خود را در بستر محافل خانوادگی و اجتماعی شهر کوفه، دقیقا در حساسترین برهه کل تاریخ این شهر، پیش میبرد.
در نخستین سکانسهای قسمت اول از سریال «عشق کوفی» روشن میشود که بیننده با یک رابطه عاشقانه جذاب سروکار خواهد داشت. دختری به نام نائله از خانوادهای عثمانی را به عقد پسرعمویش درآورده اند، اما مرد فرومایه قصد آن کرده است که دختر را برای خوش خدمتی، به دربار یزید پیشکش کند.
در این میان، قافله مورد تهاجم گروهی ناشناس قرار میگیرد و کماندار جوانی از خانواده علوی که وظیفه حراست از کاروان را بر عهده دارد، موفق میشود جان این دختر را نجات دهد. از اینجاست که نخستین جرقههای یک رابطه عاطفی بین مردی علوی (پسر مادری تند مزاج که در تدارک جمع کردن امضا برای دعوت از امام حسین (ع) است) و دختر یک تاجر عثمانی (مردی میانمایه که برای حفظ قدرت و شهرت خود حاضر است دست به هر کاری بزند) درمی گیرد.
پس از فراز و فرودهای زیاد، دختر جانب احتیاط را رها میکند و هم زمان با ابراز علاقه صریح، به نوعی از شر خانواده خود به کماندار علوی پناه میآورد. بدین ترتیب یک عشق نامتعارف که ساختارهای اجتماعی و سیاسی شهر کوفه آن را قبیح و ممنوعه تلقی میکند، شکل میگیرد و پی رنگ اصلی قصه سریال را به وجود میآورد. این ارتباط عاشقانه از یک سو یادآور قصه عشقی است که در فیلم جاودانه «روز واقعه» روایت شده بود و از سوی دیگر الهام گرفته از الگوی رایج برخی فیلمها و سریالهای عاشقانه غیرتاریخی در سالهای گذشته است.
تفاوت اثرگذار و نوآورانه، اما در این است که عشق مورد بحث به بستر تاریخ رفته و بی تکلف روایت میشود؛ ضمن اینکه احتمالا در قسمتهای بعدی به یک دوراهی اخلاقی دینی هم وصل خواهد شد و امید میرود که هرچه به واقعه عاشورا نزدیکتر میشویم، این عشق هم به شکل تازهای خودش را نمایان کند و وارد چالشهایی تازهتر و به مراتب مهمتر از شرط و شروط پدر عروس شود.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که مهمترین نقطه قوت فیلم نامه «عشق کوفی» محدود نشدن آن به واقعیت تاریخی است. اساسا عاشورا یک واقعه تاریخی ساده نیست و به نوعی میتوان از آن با عنوان یک فرهنگ مبتنی بر معنویت و آزادگی یاد کرد.
از این رو، هر سریالی که درباره عاشورا ساخته میشود، الزاما نباید بر اساس پژوهشهای تاریخی دقیق به رشته تحریر درآمده باشد، بلکه همین که بتواند روح عاشورا را به هرترتیب ممکن منعکس کند، کار خود را به درستی انجام داده است. مردم برای مطلع شدن از زیر و بم وقایع تاریخی عاشورا راههای مختلفی، از منبر و کتاب گرفته تا جست وجوی اینترنتی و آثار مستند، پیش رو دارند، اما برای گرفتن یک ارتباط معنوی از خلال درام، قدری قوه خیال هنری لازم است.
نویسندگان «عشق کوفی» به درستی از این موضوع آگاه شده و ترجیح داده اند که داستان عاشقانه خود را با شخصیتهای خیالی، اما هم زمان با تعهد و پایبندی به روح آزادگی (که در واقعه عاشورا حرف اول و آخر را میزند) روایت کنند. این انتخاب سازندگان سریال «عشق کوفی» باعث شده است که قصه و دیالوگها لحنی صمیمی پیدا کنند که میتواند طیف وسیعی از مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند؛ چه باک که دیالوگها به قدر کافی ادبی و فاخر نیستند و گاهی به محاورات امروزی شبیه میشوند.
در کیفیت اجرایی سریال «عشق کوفی» کمبود بودجه کاملا نمایان است. انتخاب تیم بازیگران به اقتصادیترین نحو ممکن انجام شده و نقش اول اثر به یک بازیگر ناشناخته سپرده شده است. سعید شریف (در نقش هلال) از شمایل گیرا و فیزیکی متناسب با نقش برخوردار است، در حالی که صدای بسیار خوبی هم دارد، اما در انعکاس حسهای متضاد در چهره خود عملکرد پختهای ندارد و این برای نقشی که اساسا قرار است در تردید باشد و تصمیمهای بزرگی بگیرد، قابل اغماض نیست.
شبنم قربانی که با سریال نمایش خانگی «ملکه گدایان» و فیلم سینمایی «مرد بازنده» به مخاطبان معرفی شده بود، تلاش زیادی میکند تا شخصیت نائله را به شکلی باورپذیر جلوی دوربین ببرد، اما این بازیگر هم اجرایی بیش از حد امروزی دارد و این نحوه اجرا بی تجربگی هنرپیشه در ژانر تاریخی را نشان میدهد.
لعیا زنگنه، حسین سلیمانی، نادر فلاح و... را هم به این فهرست اضافه کنید تا روشن شود که «عشق کوفی» با مجموعه بهتری از بازیگران تراز اول میتوانست بسیار بهتر از این ظاهر شود. تنها بازیگری که در این اثر نمره بالا میگیرد، نادر سلیمانی (در نقش اوحد) است که تجربه سالها بازیگری خود را در این نقش ریخته و باورپذیرتر از دیگران ظاهر میشود.
از دیگر نقاط قوت مهم سریال «عشق کوفی» میتوانیم به طراحی جنگها اشاره کنیم که حسابی به مذاق مخاطب ایرانی خوش میآید. شوربختانه تا اینجای سریال فقط دو مورد جنگ و درگیری (یکی در صحرا و دیگری در شهر) به نمایش درآمده، اما امید میرود که با نزدیک شدن به نقطه جوش درام، جنگهای سنگینتر -با پروداکشن عظیم، تدارک لشکر و ساز و برگ جنگی، نماهای لانگ و پرداختی حماسی- از قاب تلویزیون پخش شود.